فساد و ریم و چرک زیادت در قرحه یا جراحتی برای مجاورت با هوایی یا آبی. سرخ شدن و برآمدن قسمتی از تن به علت ملاقات با آب آلوده یا هوای سرد. آماسیدن و بدتر شدن جراحت یا قرحۀ بواسطۀ التقاء با هوای سرد یا آب بد. (یادداشت بخط مؤلف). - سیم کشیدن زخم، آب یا باد برداشتن زخم گفته اند از بابت کزک کردن زخم. (آنندراج)
فساد و ریم و چرک زیادت در قرحه یا جراحتی برای مجاورت با هوایی یا آبی. سرخ شدن و برآمدن قسمتی از تن به علت ملاقات با آب آلوده یا هوای سرد. آماسیدن و بدتر شدن جراحت یا قرحۀ بواسطۀ التقاء با هوای سرد یا آب بد. (یادداشت بخط مؤلف). - سیم کشیدن زخم، آب یا باد برداشتن زخم گفته اند از بابت کزک کردن زخم. (آنندراج)
ستم بردن. جور کشیدن. انظلام: اگر از قیاس جان را جگر آهنین نبودی نتواندی کشیدن به ستم دل چو سنگش. خاقانی. چه ستم کو نکشد از شب دیجور فراق تا بدین روز که شبهای قمر باز آمد. سعدی (خواتیم)
ستم بردن. جور کشیدن. انظلام: اگر از قیاس جان را جگر آهنین نبودی نتواندی کشیدن به ستم دل چو سنگش. خاقانی. چه ستم کو نکشد از شب دیجور فراق تا بدین روز که شبهای قمر باز آمد. سعدی (خواتیم)